مدعیان بابیتمراد از ادعای بابیت این است که برخی ادعا میکنند که باب ۱ امام مهدی (علیهالسلام) هستند، حال یا با ادعای سفارت همانند چهار نایب و سفیر امام (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در دوران غیبت صغرا یا نیابت یا وکالت از ایشان و اموری مانند این. برخی چنین ادعا میکنند که هر زمان بخواهند، ایشان را میبینند و نامهها را به ایشان میرسانند و پیامهای ایشان را نیز به مردم میرسانند یا میگویند که با بابهای امام (علیهالسلام) در ارتباط هستند. ۱ - دروغگویان مدعی باب مهدی بودنبیگمان، هرچه باوری، ژرفای بیشتری داشته، به حقیقت نزدیکتر باشد و در دلها جای گیرد، افراد سوداگر و سودنگر، بیشتر در پی بهرههای ناپاک از آن، برخواهند آمد. آموزههای مهدویت، به سبب ویژگیهای ممتاز و پرجاذبۀ خود و اینکه همواره در عمق قلبهای توده انسانها نفوذ کرده است، بیشتر مورد بهرهجویی و استفادۀ نادرست افراد کژرو قرار گرفته است. پیشینه پردامنۀ انحرافهای پدید آمده در این عرصه ـ بهویژه فرقههای منحرف در مهدویت که به قرنهای نخست اسلام باز میگردد ـ گواهی روشن بر این مدعاست. بررسی این انحرافها و زمینههای پیدایی آن، میتواند در پیشگیری از فرو افتادن دوباره در این لغزشها، نقش مهمی داشته باشد. ۲ - تلاشهای سفیران خاصاز آنجا که پس از شهادت امام عسکری (علیهالسلام) و آغاز غیبت صغرا، ارتباط رودرروی مردم با پیشوای معصوم قطع شد، سفیران خاص به گونهای ویژه، برای راهنمایی مردم، تلاشهای پردامنهای را آغاز کردند. ایشان، از پراکندگی پیروان مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) جلوگیری کرده و رهبری شیعیان را به دست گرفتند. پیروان مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) رفتهرفته، با این روش خو گرفته و کارهای خود را از راه سفیران چهارگانه پیگیری کردند و این خود، جایگاه بلندی را برای این سفیران رقم زد. در این میان، افرادی سستایمان و کژاندیش برای رسیدن به اهدافی چند، به دروغ مدعی نیابت امام غایب شدند. در یک بررسی کوتاه برخی سرچشمههای این ادعاهای دروغین را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد: ۳ - منشأ ادعاهای دروغیندر اینجا برخی سرچشمههای این ادعاهای دروغین بیان میشود: ۳.۱ - سستی ایمانیکی از عوامل مهم در چنین ادعاهای نادرستی، سستی باورهای دینی است؛ چراکه کسانی که دارای قوت مناسب ایمان هستند، هرگز برابر خواست پیشوای معصوم - در پیروی از سفیران خود - به بیراهه نمیروند. بیشترین افرادی که به دروغ چنین ادعایی کردند، از این کاستی برخوردار بودند که. یکی از این افراد شلمغانی بود. [۱]
نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۲، ص۲۳۹.
۳.۲ - طمع در اموال امامدر زمان غیبت صغرا، برخی برای آنکه اموال امام زمان (علیهالسلام) را به وکیل و نماینده واقعیاش تحویل ندهند، ادعای نیابت و بابیت کردند. ۳.۳ - رسیدن به شهرتشهرتطلبی نیز از عوامل بسیار مهم در پیدایی باورهای خرافی و مذهبهای ساختگی است. اشتیاق به بزرگ شدن و خودنمایی، از صفات نکوهیده اخلاقی است که انسان را به سوی کارهای خطرناک میکشاند. [۴]
صدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری، ص۴۹۰.
۳.۴ - انگیزههای سیاسییکی دیگر از سببهای پدید آمدن مدعیان بابیت، انگیزههای سیاسی است. دشمنان، گاهی به طور مستقیم و زمانی غیر مستقیم - برای آنکه باور شیعیان را سست کرده و آنان را در پراکندگی فرو برند - برخی را تحریک میکنند تا ادعای بابیت کنند. در این راه، برخی عناصر را به دلخواه خویش تربیت کرده، به آنان دستور دادند ادعای بابیت کنند و آنان را با همه امکانات در این راه یاری کردند که برای نمونه میتوان به علی محمد باب اشاره کرد. ۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه مهدویت، سلیمیان، خدامراد، ص۳۸۷، برگرفته از مقاله «مدعیان بابیت». |